حضور پنهان
جمعه, ۲۷ دی ۱۳۹۲، ۰۵:۳۱ ب.ظ

میرسد شبی مردی از ورای حیرانی
کوچه میشود مست هالههای حیرانی
آیه آیة چشمانش، از تلاوت شبنم
غرق بوسههای گل، در طلوع روحانی
از شلال چشمانش، قطره قطره میخوانم
لالة غیرت عشق است در شب غزلخوانی
ترک زاد هندویش گرم رقص تاتاری
ساقی دو چشمانش غرق باده افشانی
شرح شط گیسویش در غزل نمیگنجد
در قصیدة زلفش، انتظار طولانی
نذر مقدم سبزش چلچراغ و آیینه
بر طراوت سبز صبح روز بارانی
در فراق لبهایت، قطره قطره میکاهم
میشود تو را بوسید، ای حضور پنهانی؟
۹۲/۱۰/۲۷